Artwork

Innehåll tillhandahållet av DADAR. Allt poddinnehåll inklusive avsnitt, grafik och podcastbeskrivningar laddas upp och tillhandahålls direkt av DADAR eller deras podcastplattformspartner. Om du tror att någon använder ditt upphovsrättsskyddade verk utan din tillåtelse kan du följa processen som beskrivs här https://sv.player.fm/legal.
Player FM - Podcast-app
Gå offline med appen Player FM !

ناهمخوانی فرهنگ ایران با تاریخش

43:05
 
Dela
 

Manage episode 376558107 series 3272245
Innehåll tillhandahållet av DADAR. Allt poddinnehåll inklusive avsnitt, grafik och podcastbeskrivningar laddas upp och tillhandahålls direkt av DADAR eller deras podcastplattformspartner. Om du tror att någon använder ditt upphovsrättsskyddade verk utan din tillåtelse kan du följa processen som beskrivs här https://sv.player.fm/legal.
دوستان . . . فرهنگ ایران استوار بر این تصویر از انسان بود، که انسان اصل آبستنی است. نای یکی از نمادهای اصل آبستنی بود، به همین دلیل هم به انسان هم به خدا، اوز می‌گفتند. نام خوزستان (نی‌ستان) هم از همین جا می‌آید. کانا یا کانیا یا غنا، هم به زن و هم به نی گفته می‌شد، چونکه بادی که از آن بیرون می‌آمده است، نماد جان و عشق بود، و دیگری شیرابه‌اش بود که نی‌شکر باشد، همان اشه که از اشیر می‌آید که سپس به حقیقت و راستی هم می‌گفتند. در غرب کسی که حقیقت را دوست دارد به فیلسوف معروف است. درحالیکه صوف یا صوفی پیش ما برابر با نی (شیرابه دانش و بینش) بوده و پیل معنای دوستی داشت. همه‌ی تلاش‌ها برای بستن پای انسان به میخ طویله ایمان به این مکتب یا آن ایدئولوژی و مذهب به جایی نمی‌رسد، چون فلسفه ایران در ناگنجیدنی بودن انسان است. اینکه در هر گوشه از ایران به خدا یا فرهنگ... نام‌های گوناگون داده‌اند، گواه بر تراوش آن از میان مردم بوده است، نه نازل شدن وحی! که همه یک چیز را با یک نام بخوانند. هومن=هو=زایش ، جایی اندیشه می‌شود، که پرسیده بشود. خردورزی=شک‌ورزی ، هو همیشه با هما همراه بود. جام‌جم=اصل زایش بینش از خود انسان، که بر ضد هرگونه ایمانی است. ما نبایستی پشت به کهنه بکنیم. انسان همیشه از این کهنه است که با درد زه، زاییده می‌شود. انسان، خودی است نو، تا هنگامی که خود کهنه‌اش را نشکافد، پیدایش نمی‌یابد. کهنه هنگامی ارزش دارد که زهدان باشد. مشکل قدرت‌طلبان از همین جا آغاز می‌شود، قدرتی را می‌خواهند که زهدان نباشد و پوست کلفت کند و کهنه بماند تا کسی از آن رد نشود، و بدینسان زهدان را زندان می‌کنند. مسئله اجتماع و تاریخ، زاییده شدن از هویت کهنه است. واژه‌ی هویت از هو می‌آید، که هومن باشد و راز درون انسان است که نادیدنی و ناگرفتنی بود. همانگونه که یاهو گفتن دراویش که در گذشته اشاره به بهمن بود، ولی امروز با بن‌مایه‌ی مسخ شده (علی و اسدالله..) شوربختانه! افسوس که فراموش کردند، خود واژه درویش به سیمرغ و خرّمدینان برمی‌گردد؟! انسان موجودی است که در زهدان شدن، حامله به آینده می‌شود. کسی که عقیم شد، آینده ندارد. ما با پشت کردن به این گذشته یا آن کهنه، از امروز کنده و به فردا افکنده نمی‌شویم! بلکه از امروز به آینده تحول می‌یابیم. آنچه در تاریخ است، گذشته‌های مردنی است، در حالیکه فرهنگ، فروزه‌ی ناگنجا بودن یک جامعه و ملت در زمان و مکان است
  continue reading

138 episoder

Artwork
iconDela
 
Manage episode 376558107 series 3272245
Innehåll tillhandahållet av DADAR. Allt poddinnehåll inklusive avsnitt, grafik och podcastbeskrivningar laddas upp och tillhandahålls direkt av DADAR eller deras podcastplattformspartner. Om du tror att någon använder ditt upphovsrättsskyddade verk utan din tillåtelse kan du följa processen som beskrivs här https://sv.player.fm/legal.
دوستان . . . فرهنگ ایران استوار بر این تصویر از انسان بود، که انسان اصل آبستنی است. نای یکی از نمادهای اصل آبستنی بود، به همین دلیل هم به انسان هم به خدا، اوز می‌گفتند. نام خوزستان (نی‌ستان) هم از همین جا می‌آید. کانا یا کانیا یا غنا، هم به زن و هم به نی گفته می‌شد، چونکه بادی که از آن بیرون می‌آمده است، نماد جان و عشق بود، و دیگری شیرابه‌اش بود که نی‌شکر باشد، همان اشه که از اشیر می‌آید که سپس به حقیقت و راستی هم می‌گفتند. در غرب کسی که حقیقت را دوست دارد به فیلسوف معروف است. درحالیکه صوف یا صوفی پیش ما برابر با نی (شیرابه دانش و بینش) بوده و پیل معنای دوستی داشت. همه‌ی تلاش‌ها برای بستن پای انسان به میخ طویله ایمان به این مکتب یا آن ایدئولوژی و مذهب به جایی نمی‌رسد، چون فلسفه ایران در ناگنجیدنی بودن انسان است. اینکه در هر گوشه از ایران به خدا یا فرهنگ... نام‌های گوناگون داده‌اند، گواه بر تراوش آن از میان مردم بوده است، نه نازل شدن وحی! که همه یک چیز را با یک نام بخوانند. هومن=هو=زایش ، جایی اندیشه می‌شود، که پرسیده بشود. خردورزی=شک‌ورزی ، هو همیشه با هما همراه بود. جام‌جم=اصل زایش بینش از خود انسان، که بر ضد هرگونه ایمانی است. ما نبایستی پشت به کهنه بکنیم. انسان همیشه از این کهنه است که با درد زه، زاییده می‌شود. انسان، خودی است نو، تا هنگامی که خود کهنه‌اش را نشکافد، پیدایش نمی‌یابد. کهنه هنگامی ارزش دارد که زهدان باشد. مشکل قدرت‌طلبان از همین جا آغاز می‌شود، قدرتی را می‌خواهند که زهدان نباشد و پوست کلفت کند و کهنه بماند تا کسی از آن رد نشود، و بدینسان زهدان را زندان می‌کنند. مسئله اجتماع و تاریخ، زاییده شدن از هویت کهنه است. واژه‌ی هویت از هو می‌آید، که هومن باشد و راز درون انسان است که نادیدنی و ناگرفتنی بود. همانگونه که یاهو گفتن دراویش که در گذشته اشاره به بهمن بود، ولی امروز با بن‌مایه‌ی مسخ شده (علی و اسدالله..) شوربختانه! افسوس که فراموش کردند، خود واژه درویش به سیمرغ و خرّمدینان برمی‌گردد؟! انسان موجودی است که در زهدان شدن، حامله به آینده می‌شود. کسی که عقیم شد، آینده ندارد. ما با پشت کردن به این گذشته یا آن کهنه، از امروز کنده و به فردا افکنده نمی‌شویم! بلکه از امروز به آینده تحول می‌یابیم. آنچه در تاریخ است، گذشته‌های مردنی است، در حالیکه فرهنگ، فروزه‌ی ناگنجا بودن یک جامعه و ملت در زمان و مکان است
  continue reading

138 episoder

Wszystkie odcinki

×
 
Loading …

Välkommen till Player FM

Player FM scannar webben för högkvalitativa podcasts för dig att njuta av nu direkt. Den är den bästa podcast-appen och den fungerar med Android, Iphone och webben. Bli medlem för att synka prenumerationer mellan enheter.

 

Snabbguide